نتایج جستجوی عبارت «آقای قربانی مطهرنیا علی اکبر رحمانیان حسین نیک منش محسن خسروی مرتضی جاویدی آقای جوان شرایط جوی اروند نحوه عبور غواصان از اروند وسایر نیروهای گردان که بوسیله قایق بر روی آب اروند رفته بودند آموزش رزمندگان برای عملیات والفجر 8 اقلید لشگر ثارالله لشگر المهدی آبادان خرمشهر گردان کمیل گردان فجر تبریز سد دز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید غلامرضا باقری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
غلامرضا، ۱۳۴۷/۳/۲ در لاله‌زار عشق همراه با شکفتن گل‌های محمدی شکوفا شد و به دنیای خاکی لبخند زد. در روستای خواجه جمالی نی‌ریز و در میان خانواده‌ای مذهبی و کشاورز سرود زندگی را زمزمه کرد. وی اولین فرزند خانواده بود که مهربانی و خوش‌رویی وی هیچ‌گاه فراموش‌شدنی نیست. دوره ابتدایی را در مدرسه وقار روستا گذراند. فوت زودهنگام پدر بار سنگین تأمین نیازمندی خانواده را به دوش او گذاشت و ناچار مدرسه را رها کرد و کار پدر...
وای چشمم وای چشمم
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در جریان عملیات کربلای 10 که گردان کمیل بمباران شد. یکی از برادران که نسبتا" هم آدم سنگین وزنی بود، بر اثر بمباران شدیدا" مجروح شده و از ناحیه پای راست آسیب دید. داد می‌زد که وای پام وای پام! در کنار دستش یک برادری که جثه ضعیف‌تری داشت فریاد می‌زد: وای چشمم! وای چشمم! در حالیکه مشکلی نداشت و مجروح نشده بود. از او سئوال کرده بودند، چرا فریاد‌ می‌زدی وای چشمم؟ گفته بود برای اینکه فلانی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -سفینه النجاه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تقدیم به یکی از دوستانم که دردهایش را با جانم لمس می‌کردم و سخنانش آرامشم می‌داد و صبوریش اصالت انسان را در جانم زنده می‌کرد و برای التیام زخمهای دلش، گاهی با هم گریه می‌کردیم. "حمید" قایقم نشسته‌ای به گل به خون به بندر قایقم رسیده‌ای به اوج دریا قایقم تمامی وجود تو دریاست قایقم تو دل زدی به دریا گشته‌ای رها ز بند بندر رفته‌ای بسوی موج یکسر رسته‌ای زآسمان بندر قایقم تو ساحلی به دریا دامن تو آستان دریا قایق من ای گسسته هر بند از حریم بی امید بندر رفته‌ای تو روی...
پماد سنگر و خمیر دندان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 زمانیکه گردان کمیل در خط خرمشهر مستقر بود. شهید عباسعلی دهقانی در تاریکی شب داخل سنگر به دنبال پماد سنگر «ضد پیشه» می‌گردد. یک عدد لوله پمادی را یافته و از آن استفاده می‌کند‌ و سایر بچه‌ها نیز آن را به سر و صورت خود می‌مالند. بعد از مدتی، از بوی پماد متوجه می‌شوند که به جای‌ "پماد سنگر"، "خمیر دندان" به سر و صورت خود مالیده‌اند‌.  ...
زندگینامه آزاده سید کاظم ابطحی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده قهرمان و دلاور، سید کاظم فرزند حاج سید محمود ابطحی در سال 1345 در خانواده‌ای مذهبی ، روحانی و متدین متولد گردید. دوره ابتدایی خود را در دبستان فرهمندی نی‌ریز سپری نمود. سپس وارد دوران راهنمایی گردید و در مدرسه ولیعصر‌(عج) نی‌ریز مشغول درس خواندن شد. بعد از آن وارد دبیرستان امام خمینی نی‌ریز گردید و تا سال سوم دبیرستان درس خود را ادامه داد. ولی عشق به اسلام و عشق به رهبر، او را شیفته خدمت...
کشک و کشیک
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه شهید عباسعلی دهقانی فرماندهی یکی از دسته‌ها را بعهده داشت‌. در یکی از روزها برای ‌نهار رزمندگان ترید ( تریت ) کشک تهیه شده بود‌. پس از صرف نهار شهید دهقانی تصمیم می‌گیرد در دفتر خاطرات‌اش‌، خوردن کشک را در ناهار بنویسد. دفتر خاطرات را بر می‌دارد و شروع به نوشتن می‌کند‌، عنوان خاطره را "ترید کشک" انتخاب می‌کند. یکی از بچه‌ها که کنار دست او نشسته بوده می‌خواند "تاکتیک‌ کشیک" بلافاصله از سنگر بیرون رفته و...
زندگینامه آزاده محمد رضا احسانیان
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
آزاده بزرگوار و قهرمان، محمد رضا احسانیان در یکم شهریور ماه 1352 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و مذهبی متولد گردید. دوران ابتدائی خود را در دبستان فرهنگ اسلامی نی‌ریز گذراند. پس از طی این دوران راهی مدرسه راهنمائی شهید مصطفی خمینی نی‌ریز شد. ‌این عزیز دلاور برای دفاع از اسلام و وطن و اطاعت از فرمان امام حمینی(ره) در دفاع از نظام مقدس اسلامی و کشور ایران، در سن 15 سالگی در تاریخ 7/2/1367 راهی جبهه‌های...
زندگینامه آزاده علیرضا قلمداد
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
علیرضا قلمداد در سال 1343 در خانواده‌ای متدین و مذهبی، در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در دوران کودکی، پدر زحمتکش و دلسوز خود را از دست داد. با رسیدن به سن 7 سالگی جهت کسب علم و دانش وارد‌ دبستان فاطمه طباطبایی ‌شهرستان نی‌ریز شد. دوران ابتدایی را با موفقیت بپایان رسانده و دوران راهنمایی را در مدرسه مسعود بزرگی شروع کرد. با گذراندن دوران راهنمایی وارد دبیرستان امام خمینی(ره) گردید. پس از اخذ دیپلم از...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سید امیر موسوی خالص
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد امير موسوي خالص »
در این روایت، عنان قلم را به دست عشق می‌سپاریم تا حدیث عاشقی را بر لوح بنگارد که در فراغ معشوق سروجان را به یک باره تقدیم آستان حضرتش کرد. از سید امیر می‌گوییم که در تاریخ ۱۳۴۳/۳/۸ در شهرستان فسا، میان خانواده‌ای مذهبی و مؤمن از سلسله معزز سادات چشم به جهان گشود. دوره ابتدایی را در مدرسه عشایری ریز آب در دبستان شهید سید کرامت الله موسوی و دوره راهنمایی را در مدرسه ارشاد (کارگاه) با موفقیت...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد علی طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محمد علی طاهری »
گذشت سالهای متمادی از جنگ تحمیلی، هنوز نتوانسته فریادهای زیبای عاشقان ولایت و طالبان حقیقت را از اذهان پاک نماید. فریادهایی که از ایمان رزمندگان نشأت گرفته و در امتداد فریاد سرخ کربلا بودند. محمدعلی یکی از آن فریادگران بود که در سال1340 در خانواده‌ای مذهبی، در شهرستان نی‌ریز چشم به جهان خاکی گشود. از کودکی با نام حسین(ع) آشنا شد و عشق به شهادت در تار و پودش جریان پیدا کرد. دوره ابتدایی را در مدرسه قاضی...